Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهدی مصیبی مدیر سینما «گلریز» از خاطرات و تاریخچه این سینما و فراز و فرودهای آن در گذر عمر ۵۹ ساله اش صحبت کرد.

خبرگزاری مهر-گروه هنر: با ورود سینما به ایران، موج ساخت و سازها سالن سینما به خصوص در شهر تهران به عنوان پایتخت آغاز شد؛ سینماهایی که با امید و آرزوهای بسیاری باز می شدند ولی پس از سال ها به دلایل مختلفی بسته می شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از دهه ۳۰ شمسی سینما و سینماداری از اهمیت بسیاری در ایران برخوردار بود و نبض اکران فیلم ها و جهت دهی به سینما برعهده سینماداران بود. این سینماداران بودند که تصمیم می گرفتند کدام فیلم ها چگونه و در کدام سینماها اکران شود البته طبقه بندی جغرافیایی برای اکران فیلم ها نیز از اهمیت بسیاری برخوردار بود.

سینمادارانی که چه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و چه بعد از آن در این حوزه فعالیت می کردند، خاطرات بسیاری دارند که به همین بهانه به دیدن مهدی مصیبی رییس سینما «گلریز» در منطقه یوسف آباد رفتیم تا درباره خاطراتی که دارد و روزگاری که بر این سینما گذشته است، صحبت کنیم. هرچند این سینما چند سالی است که تعطیل شده است، اما سالن آن همچنان سر پا است؛ سینمایی که پوستر آخرین فیلمی را که در آن به نمایش در آمده در آغوش گرفته است.

سینما گلریز که در ابتدا با نام سینما گلدیس در سال ۱۳۳۷ فعالیت خود را آغاز کرد، تنها سینما-تئاتر منطقه یوسف آباد بوده است. این سالن سینما در ابتدا و توسط زوج هنری مهین و مصطفی اسکویی و با بهره برداری تئاتر آغاز به کار کرد. در واقع این دو هنرمند با تاسیس گروه هنری «آناهیتا» در همان دوران نمایش های بسیاری روی صحنه بردند. بعد از بازگشت زوج اسکویی به شوروی، این مجموعه به فرد دیگری سپرده و در نهایت تبدیل به سینما گلدیس می شود.

البته سینما «گلدیس» نیز با فراز و نشیب های بسیاری همراه بود که تاریخچه این سینما را از زبان مهدی مصیبی رییس فعلی سینما «گلریز» می خوانیم.

مهدی مصیبی با اشاره به تاریخچه این سینما به خبرنگار مهر می گوید: این سالن در سال ۱۳۳۷ به عنوان تئاتر «آناهیتا» توسط مهین و مصطفی اسکویی تاسیس شد. در آن دوران که نزدیک به ۷ سال به طول انجامید تئاترهای کلاسیک و آثار موج نو روی صحنه می رفت. این زوج بعد از مدتی به شوروی مهاجرت کردند و تئاتر «آناهیتا» با ایجاد تغییراتی تبدیل به سینما گلدیس شد.

این سینمادار پیشکسوت ادامه می دهد: با آغاز فعالیت این سینما تنها فیلم های «ریشو» یا همان اکران دو روی پرده می رفت و فیلم های جدید به این سینما داده نمی شد. «ریشو» اصطلاحی بود که برای فیلم هایی به کار برده می شد که در نوبت دوم و یا سوم اکران بعد از اکران اصلی در سینماها نمایش داده می شد و این نوبت اکران معمولا به سینماهایی که دورافتاده تر بود داده می شد.

قرار بود کمپانی «والت دیزنی» این سینما را به عنوان سینمای اختصاصی خود در نظر بگیرد و نمادهای «دیزنی لند» را در این سینما قرار دهد و آن را تبدیل به سینمای «دیزنی لند» در تهران کندوی با اشاره به اینکه دوره نمایش فیلم های «ریشو» در سینما «گلدیس» تا سال ۱۳۵۵ ادامه داشت، می گوید: این سینما در منطقه یوسف آباد قرار داشت که نسبت به دیگر سینماها در منطقه دورافتاده تری بود و مخاطبان کمتری را به خود جذب می کرد. البته نباید فراموش کرد که سینما «گلدیس» در سال های ۱۳۵۵ تا شروع انقلاب اسلامی یعنی سال ۱۳۵۷ به فیلم های کمپانی «والت دیزنی» اختصاص داده شد و در این دوره بیشتر فیلم های انیمیشن تولید کمپانی «والت دیزنی» به نمایش در می آمد و قرار بر این بود که کمپانی «والت دیزنی» این سینما را به عنوان سینمای اختصاصی خود در نظر بگیرد و نمادهای «دیزنی لند» را در این سینما قرار دهد و آن را تبدیل به سینمای «دیزنی لند» در تهران کند که با انقلاب اسلامی ایران همه کمپانی های خارجی از کشور خارج شدند و این مساله منتفی شد.

این سینمادار توضیح می دهد: مالکیت سینما «گلدیس» تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در اختیار یک خانم کلیمی بود که این خانم از ایران خارج شد و ملک این سینما در اختیار کمیته امداد امام خمینی قرار گرفت. ۶ ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به دلیل اتصالی برق سالن طبقه بالای سینما که شامل تراس می شد، آتش گرفت و از بین رفت. بعد از آتش سوزی با توجه به اینکه هزینه های بازسازی کامل سینما بالا بود تصمیم گرفته شد تا بازسازی سینما در شرایط خاص صورت گیرد. با توجه به اینکه بالکن اصلی سینما کاملا سوخته بود بالکن از پتانسیل نمایشی سال خارج و دو سالن آن بازسازی و تبدیل به سینما «گلریز» (گلریز ۱ و گلریز ۲) شد.

به گفته وی، این سینما با نمایش فیلم های ایرانی و خارجی به کار خود ادامه داد تا اینکه به دلیل فعالیت سینماهای مرکز شهر، فروش سینما «گلریز» پایین آمد و به دلیل دورافتاده بودن این سینما، فیلم های خوبی برای اکران به آن نمی دادند. همین مساله سبب شد تا در سال ۱۳۶۷ تصمیم گرفته شود تا دوباره در این سینما تئاتر روی صحنه برود. در همین دوران بود که سینما «گلریز» تبدیل به یک سینمای دو منظوره شد به گونه ای که از صبح تا ساعت ۲۰ فیلم نمایش دهد و از ساعت ۲۰ به بعد به اجرای تئاتر اختصاص داشت.

مهدی مصیبی با اشاره به اینکه در آن سال کیومرث پوراحمد و تعدادی دیگر از هنرمندان به این سینما آمدند و تغییراتی را در آن ایجاد کردند و صحنه را برای اجرای تئاتر آماده کردند، می گوید: بعد از کیومرث پوراحمد، زنده یاد علی میری به این سینما آمد و چندین تئاتر را روی صحنه برد. از دیگر افرادی که به این سینما-تئاتر آمدند می توان به آقای عرفانی و منوچهر والی زاده اشاره کرد. البته در این دوران نمی توان گفت که فروش در این سینما خیلی خوب بود بلکه از فروش متعادلی برخوردار بود. تا اینکه زنده یاد منوچهر نوذری به سینما «گلریز» آمد که حضور وی همزمان با اجرای وی در رادیو بود و همین مساله سبب شد تا این سینما-تئاتر مخاطبان بسیاری پیدا کند و شرایط سینما کاملا دگرگون شد.

وی ادامه می دهد: این دگرگونی به گونه ای بود که شب هایی را داشتیم که پی اس ها تا ۶ سانس در روز روی صحنه می رفت. آقای نوذری در این دوران می گفت اگر قرار بود آپارات در این سانس های طولانی فیلم نمایش دهد، تا الان داغ کرده بود. منوچهر نوذری در بعضی از روزها ۶ سانس تئاتر اجرا می کرد و معمولا هر اجرا با مخاطبان بیشتر از حد گنجایش تعداد صندلی های سالن روی صحنه می رفت. منوچهر نوذری نزدیک به ۷ سال در این سالن فعالیت کرد و با حضور وی تئاتر «گلریز» تبدیل به بهترین تئاتر آزاد ایران شد و از فروش بسیار خوبی برخوردار بود.

منوچهر نوذری در بعضی از روزها ۶ سانس تئاتر اجرا می کرد و معمولا هر اجرا با مخاطبان بیشتر از حد گنجایش تعداد صندلی های سالن روی صحنه می رفتمدیر سینما گلریز با اشاره به اینکه حضور وی در این سینما از سال ۸۳ بوده است، تاکید می کند: من به همراه برادرم ۵۰ درصد از سهم یکی از شرکای مالک را خریداری و فعالیت خود را در «گلریز» آغاز کردیم. با آتش گرفتن سینما «آزادی» در اواخر دهه ۷۰، اکران فیلم در سینما «گلریز» و دیگر سینماهای منطقه با فروش بسیار خوبی همراه بود. تا زمانی که سینما آزادی دوباره فعالیت های خود را آغاز نکرده بود در سینما «گلریز» هم فیلم نمایش داده می شد و هم تئاتر روی صحنه می رفت و از فروش بسیار خوبی برخوردار بود. سینما آزادی و «شهر قصه» سال ها از چرخه نمایش خارج بود و مردم منطقه به سینماهای اطراف می رفتند و همین امر باعث موفقیت این سینماها و از جمله سینما «گلریز» شده بود و تهیه کنندگان بسیار علاقمند بودند که یکی از اکران های فیلم های خود را سینمای «گلریز» داشته باشد و این دوران اوج تا باز شدن سینما آزادی ادامه داشت.

وی اضافه می کند: بعد از درگذشت منوچهر نوذری، بهزاد محمدی به این سینما آمد و تا ۶ سال توانست با نمایش تئاترهای خود این سینما را روی پا نگه دارد. در ادامه گروه های مختلفی به این سینما آمدند و توانستند موفقیت هایی را کسب کنند. من نیز در این دوران علاوه بر مدیریت سالن، تهیه کنندگی تئاترها را با کارگردانی مجید جعفری برعهده داشتم. این روند تا سال ۹۳ ادامه داشت تا اینکه مالک سینما که ملک را از کمیته امداد خریداری کرده بود، تصمیم گرفت این سینما را ببندد و تغییر کاربری آن را بگیرد تا بتواند ساختمان سینما را خراب کند. در نتیجه از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و براساس یک کارشناسی عجیب و سفارش شده، حکمی را دریافت کرد که این سازه سینما مقابل زلزله مقاومت ندارد. این در حالی است که مبحث استقامت در برابر زلزله از سال ۱۳۷۵ تصویب شد و در تمام ساختمان های ساخته شده قبل از سال ۷۳، مساله ایمن سازی برابر زلزله رعایت نمی شد و بر این اساس ساختمان دادگستری و بسیاری از وزارتخانه ها نیز با همین مشکل مواجه است.

رییس سینما «گلریز» در پایان این بخش از صحبت هایش توضیح می دهد: در چنین شرایطی به جای اینکه وزارت ارشاد حامی سالن سینما باشد، مساله را به نظام مهندسی و شهرداری ارجاع داد و شهرداری نیز بعد از کارشناسی اعلام کرد که ساختمان نسبت به زلزله ایمن نیست و در نهایت طی نامه ای در اردیبهشت ۱۳۹۵ اعلام شد که این سینما به دلیل نداشتن امنیت کامل در برابر زلزله باید تعطیل شود و دیگر نه فیلمی برای اکران به این سینما دادند و نه اجازه اجرای تئاتر را به ما دادند. البته از آن تاریخ تا امروز در دادگاه های مختلفی حضور پیدا کرده ایم که امیدوارم بتوانیم قدم موثری در این زمینه برداریم. در این مدت دادگاه و قوه قضائیه کارشناسانی را به این سینما فرستاد تا مقاومت ساختمان را بررسی کند که همه کارشناسان معتقد بودند که ساختمان از نظر ایستایی مقاومت کامل دارد و فقط باید مقابل زلزله مقاوم شود.

ادامه دارد...

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۷۶۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟

این اهمیت از آن‌روست که با توجه به آمارهای منتشر شده از‌سوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت می‌دهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربیننده‌ترین برنامه‌های رسانه‌ملی برنامه‌های مذهبی هستند. اما این‌که چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریال‌سازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.   سینما و فیلمسازی مذهبی  سینما ذاتا هنری قصه‌گو و در عین‌حال وابسته به تکنولوژی محسوب می‌شود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستان‌های برآمده از باورها و عقاید انسان‌ها در طول تاریخ است. همچنین به‌دلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که می‌تواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکل‌گیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغه‌های اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. به‌طورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و می‌توانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.   چرا سینمای دینی در ایران شکل نمی‌گیرد سینمای ایران اسلامی که به‌عنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سال‌هاست در تولیدات انواع فیلم‌های سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما به‌نظر می‌رسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آن‌هم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر اسلام به‌گونه‌ای که مطلوب خودشان است، به میدان آورده‌اند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجه‌ریزی و سریال‌سازی در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام‌(ص) آن هم بدون رعایت ابتدایی‌ترین ملاحظاتی که می‌توان داشت.   تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را می‌توان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه هم‌راستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخر‌ترین آنها می‌تواند مجموعه‌هایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبان‌ها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه از‌سوی برخی با سهل‌انگاری دنبال می‌شود اما ماجرای آنها عمیق‌تر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش می‌شود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعه‌های تلویزیونی نه فقط به‌دور از اهداف سیاسی و ضد‌شیعی ساخته نشده‌اند بلکه دقیقا می‌دانند چه هدفی را دنبال می‌کنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل می‌گیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانه‌ها‌ و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود می‌دانند.   تصویری تحریف شده از امام صادق‌(ع)  به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق‌(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، از‌جمله پوشاندن چهره مبارک بنیان‌گذار مذهب شیعه‌(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق‌(ع) پایه‌گذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمی‌گوید.همین امر سبب شد برخی‌ مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق‌(ع) در مسجد النبی‌(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعه‌ای که مدعی روایت زندگی امام صادق‌(ع) است، نمی‌تواند بی‌هدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیان‌گذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟    حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریال‌سازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلی‌ها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق‌(ع) گرفته‌اند. آنها برخلاف شیعیان اثنی‌عشری، که امام موسی کاظم‌(ع) برادر کوچک‌تر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفته‌اند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق‌(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریان‌های صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی هم‌راستا با تفکر شیعی است‌ و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.   سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنش‌هایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری می‌شود، می‌توان به‌خوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دو‌قطبی‌سازی و پاک‌کردن تاریخ بهره می‌برند. به‌طور مثال شاید فیلمنامه‌ای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، به‌خصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب به‌تازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامه‌ها را از بین رویدادهایی برمی‌گزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیان‌شان را ستایش می‌کند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیت‌های ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا می‌کند.حتی برخی منتقدان شبکه‌های عربی نیز در مورد این سریال گفته‌اند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.    وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست به‌کار می‌شود ساخت سریال‌هایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیف‌ترین جایگاه خود قرار دارد راهبری می‌شود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوان‌المسلمین در مصر و حماس‌ در فلسطین که بزرگ‌ترین دشمن آنها محسوب می‌شود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آورده‌اند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلام‌هراسی را در دنیا تقویت کند.    در جنگ روایت‌ها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایت‌ها، سینمای ایران شیعی برای روایت صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و می‌توان به مجموعه‌هایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هر‌کدام دوره‌ای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار داده‌اند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیان‌گذار مذهب شیعه، به‌شدت احساس می‌شود.همان‌طور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آورده‌های علمی مسلمانان قطعا به جایی نمی‌رسید یا دست‌کم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانه‌های غرب را تا دوره‌ای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدن‌ها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغه‌مند و شیعه مواجه هستیم؟   دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبان‌های اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکل‌گیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانه‌ای با ماهیت سکولار است» گذشته و نه‌فقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواسته‌ای دارد و فیلم‌های دفاع‌مقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بوده‌اند.   جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما می‌توانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما به‌عنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطه‌ای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصه‌ها و پیروزی‌های علمی و فرهنگی است که موجب شکل‌گیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشی‌شدن دارد؛ ضمن این‌که امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیده‌شدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دست‌به‌کار شود تا در این جنگ رسانه‌ای از موثرترین و فراگیرترین رسانه‌ها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهم‌تر و ضروری‌تر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه می‌خواهد،  حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانی‌ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاش‌ها و انقلاب‌های پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژی‌ها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتح‌شده با دنیای خارج است. در آخر این‌که به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلام‌شناسی می‌خواهد تا فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان سینمای ایران دست‌به‌کار شوند و مدیران سینمایی و صدا‌وسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهره‌مندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.

دیگر خبرها

  • «فسیل» در نمایش برخط هم رکورد زد
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • رکورد فروش اکران برخط فیلم‌های سینمایی جابه‌جا شد
  • جزئیات مست عشق؛ مولانا و شمس در پرده سینما
  • پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه معرفی شد
  • «مدیر مدرسه» به اکران آنلاین رسید
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران